امپراتوری عظیم مغول ها چگونه ایجاد شد؟

امپراتوری عظیم مغول ها چگونه ایجاد شد؟
اسفند 28, 1402
186 بازدید

اهداف مغولان و سازمان نظامی آنها اگرچه هون ها،عرب ها و مجارها (نام سه قومی که قبل از مغول ها دست به فتوحات زیادی زده بودند) همگی موفقیت های نظامی چشمگیری به دست آورده بودند،اما بزرگترین فاتحان آسیایی مغول ها بودند،ابتدا در سال ۱۲۰۶میلادی،قبایل پراکنده ی مغول تحت رهبری فرماندهی کارآمد و جاه طلب که […]

اهداف مغولان و سازمان نظامی آنها

اگرچه هون ها،عرب ها و مجارها (نام سه قومی که قبل از مغول ها دست به فتوحات زیادی زده بودند) همگی موفقیت های نظامی چشمگیری به دست آورده بودند،اما بزرگترین فاتحان آسیایی مغول ها بودند،ابتدا در سال ۱۲۰۶میلادی،قبایل پراکنده ی مغول تحت رهبری فرماندهی کارآمد و جاه طلب که عنوان چنگیزخان یا فرمانروای جهان را برای خود به کار می برد،متحد شدند،چنگیزخان تصمیم گرفت تا برای حفظ مرزهایش با چین شمالی،با حمله به سرزمین های اطراف،قلمروش را گسترش دهد و سپس حکومت چین را هم به دست گیرد؛او همچنین می خواست از طریق چپاول و غارت و دستیابی بر راه های تجاری آسیا ثروتمند شود،این خان سرانجام به این باور رسید که رسالتی الهی برای فتح كل جهان دارد؛او بعد از تسخیر هر شهر به ساکنانش می گفت:

این رهبران شما هستند که مرتکب گناه شده اند و من كيفر الهی هستم.

مجسمه چنگیزخان در مغولستان

مجسمه چنگیزخان در مغولستان

این اعتقاد خودخواهانه انگیزه ای شد که فقط طی هفتاد سال چنگیزخان و جانشین بلافصل وی،موفق شوند امپراتوری عظیم و کاملی تشکیل دهند؛این امپراتوری در اوج قدرتش در سال ۱۲۸۰میلادی،از مجارستان در شرق اروپا تا کره در سواحل اقیانوس آرام گسترش داشت؛دلایل چنین موفقیت بی سابقه ای به سلاح های مغول ها که همان کمان های ساده،شمشیر،تبر و نیزه بودند ربطی نداشت؛بلکه کلید پیروزی آنها در سازماندهی پیشرفته،نظم استراتژی و تاکتیکهایشان بود.
برای مثال،سازماندهی ارتش مغول ها خیلی منطقی و کارآمد بود،تا حدی به این دلیل که از دستگاه دهگانی یعنی مضرب هایی از عدد ده استفاده می کرد،جیمز چمبرز پژوهشگر می گوید:
یک فوج ده هزار نفره را تومان می گفتند،هر تومان به ده هنگ هزار نفری تقسیم می شد که به آنها مینگان می گفتند،هر مینگان به ده گردان صد نفری تقسیم می شد که به آنها یاگون می گفتند و هر یاگون هم شامل ده گروه ده نفره بود که آربان نام داشت،هر ده نفرِ یک آربان،با رأی گیری،فرمانده ای برای خود انتخاب می کردند و فرماندهان هر ده گروه آربان ها،از میان یاگون ها،فرمانده شان را برمی گزیدند؛اما فرمانده ی مینگان و تومان را خود خان انتخاب می کرد و به آنها درجه ی نظامی نویان می داد.

این تقسیم بندی نه تنها باعث سهولت و کارآمدی بود بلکه افسران حرفه ای را از نظر سلسله مراتب (بالا رفتن درجه) هم مشخص می کرد،آنان به دلیل شایستگی هایشان ارتقا پیدا می کردند نه به دلیل شهرت یا روابط خانوادگی،آنها دقیقاً بر همه ی جنبه های آماده سازی و اجرای عملیات نظارت داشتند؛برای مثال،افسران دائماً به بازرسی سلاح ها و تدارکات می پرداختند و سربازانی را که از انجام وظیفه شانه خالی می کردند را سخت کیفر می دادند.
استادان جنگ های مخفی
این نظام از سربازانی عادی،انضباطی سخت طلب میکرد؛سربازانی که به دلیل کارهای بدنی دشوار خشن شده بودند و مانند چوپانان و شکارچیان فقیر زندگی می کردند؛مانند هون ها و مجارها،سربازان مغول هم سوارکاران خوبی بودند،آرچر می گوید:

آنها حتی قبل از این که بتوانند راه بروند سوارکار می شوند و یاد می گیرند که تا آخر عمر روی اسبشان زندگی کنند و با گوشت خشک،ارزن،ماست و قُمیز (نوشیدنی گازدار الکلی تهیه شده از شیر مادیان) زندگی کنند،نمونه ی دیگر خشونت مغولها،علاوه بر زیرکی،روش مقابله ی آنان با تیرهای دشمن بود،آرچر می افزاید:
تمام سربازان مغول زیرپوش بلندی از جنس ابریشم می پوشیدند که (به خاطر استحکامش) از نفوذ خیلی عمیق تیر ممانعت می کرد و به علاوه سرباز می توانست با درآوردن و پیچاندن آن در امتداد مسیر تیر،آن را از تن خارج سازد.

مغول ها در حمله به جایی معمولاً همه چیز را نابود می کردند

مغول ها در حمله به جایی معمولاً همه چیز را نابود می کردند

اما درباره ی استراتژی و تاکتیک باید گفت که مغول ها روش های جنگ غیر مستقیم و نهانی را که فاتحان آسیایی قدیم آنها را در مراتب گوناگونی به کار برده بودند،با مهارت زیاد تکامل بخشیدند؛به گفته جان التینگ تاریخ نگار نظامی:

پیاده نظام و ارابه های جنگی سپاه چین به ندرت گیر آنان می افتادند و وقتی هم می افتادند استراتژی مغول ها این بود که به کندی عقب نشینی کنند و چینی ها را به مناطق بایر بکشانند تا در آنجا خستگی،گرسنگی و تشنگی به راحتی آنها را از پای درآورد…ترفند مورد علاقه شان وانمود کردن به عقب نشینی بود تا دشمن را به سرزمینی خشک و بی آب و علف بکشانند و در آنجا طولی نمی کشید که نیروی دشمن دچار بی نظمی می شد و از توان می افتاد،نوع دیگری از عقب نشینی ارتش مغول این گونه بود که تعقیب کنندگانشان را به تله های بزرگی می انداختند که دیگر افراد سپاه مغول ساخته بودند و سوم این که آن قدر سریع عقب نشینی می کردند که تماس دشمن با آنان قطع می شد؛آنگاه چند روز بعد اسبهایشان را تعویض می کردند و با نیرویی جدید دوباره به دشمن که دیگر آمادگی نداشت حمله می کردند؛اگر سپاه دشمنِ محاصره شده،می ایستاد و می جنگید،صف به ظاهر حفاظتی افراد عقب نشینی کرده می ماند و کاری می کرد که آنها در دام مغول ها بیفتند یا از آشفتگی ناشی از این عقب نشینی استفاده می کرد،آنان دشمن شکست خورده را دنبال و قتل عام می کردند؛به خصوص سعی می کردند که حتما فرماندهان دشمن را گیر بیندازند.

یک سرباز مغول در حال تیراندازی

یک سرباز مغول در حال تیراندازی

سرانجام مغول ها هم،مانند هون ها،عرب ها و مجارهای قبل از آنها،حدت و قوت نخستین خودشان را از دست دادند تا اواخر قرن سیزدهم میلادی (هفتم هجری) قلمرو عظیم مغولان به چهار بخش تقسیم شد،این بخش ها هم رفته رفته ضعیف شدند و سپس سقوط کردند؛در این ضمن همان طور که برای دیگر فاتحان آسیایی اتفاق افتاده بود،خیلی از مغول ها در سرزمین های فتح شده سکنی گزیدند و جذب بومیان شدند،به دلیل این تحولات،مغول ها هیچگاه در اروپا فراتر از مجارستان نرفتند،بار دیگر اروپاییان خاطرشان از طرف نیروهای شرقی راحت شد و غرب،آزادانه به حملات بی امانش برای تسلط نظامی بر کل دنیا ادامه داد.
پیک های سوار مغول
سران امپراتوری بزرگی که چنگیزخان برپا کرده بود،فرمان ها را به هم می رساندند و با ایجاد سازمانی متشکل از مردان سواره که سواران تیر نامیده می شدند،با مناطق دورافتاده ی قلمرو در ارتباط بودند،اینان که در اوج قدرت امپراتوری شمارشان به ده هزار تن می رسید،از بهترین سربازان سپاه انتخاب می شدند،این سواران تیر به معنی واقعی کلمه بر روی اسب می خوردند و می خوابیدند و با این کار می توانستند روزانه بیش از سی تا چهل فرسنگ را پوشش دهند؛در جاده های اصلی،حکومت در هر هشت فرسنگ،ایستگاهی برپا کرده بود که در آنجا سوارکار اسبش را تعویض می کرد،کمی غذا برمی داشت و با سرعت هرچه بیشتر راهش را ادامه می داد؛هر کدام از این مردان یک کمان،یک شمشیر کوچک و یک خنجر برای حفاظت از خود در برابر حمله راهزنان داشتند.

تصویر اوگتای خان که یکی از پسران چنگیزخان بود و بعد از مرگ وی به تخت پادشاهی نشست

تصویر اوگتای خان که یکی از پسران چنگیزخان بود و بعد از مرگ وی به تخت پادشاهی نشست

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,