پایان عذاب بیماران در جراحی های بدون بیهوشی

پایان عذاب بیماران در جراحی های بدون بیهوشی
آذر 19, 1401
129 بازدید

پایانی بر درد حدوداً تا اواسط قرن نوزدهم میلادی،عمل های جراحی برای بیماران،یک شکنجه واقعی بود،به همین خاطر بسیاری از آنها،از چاقوی جراحان پرهیز می کردند،حتی ساده ترین جراحی ها،به علت درد کشیدن،برای بیماران غیرقابل تحمل بود. جراحان در گذشته،تلاش می کردند تا درد حین جراحی را با تجویز الکل،تریاک و چند داروی دیگر،تخفیف ببخشند،اما […]

پایانی بر درد

حدوداً تا اواسط قرن نوزدهم میلادی،عمل های جراحی برای بیماران،یک شکنجه واقعی بود،به همین خاطر بسیاری از آنها،از چاقوی جراحان پرهیز می کردند،حتی ساده ترین جراحی ها،به علت درد کشیدن،برای بیماران غیرقابل تحمل بود.

جراحان در گذشته،تلاش می کردند تا درد حین جراحی را با تجویز الکل،تریاک و چند داروی دیگر،تخفیف ببخشند،اما این راه حل ها خیلی موثر واقع نمی شدند،به عنوان مثال،یکی از جراحان آن دوران اظهار می کرد:

«بیماری که در حال آماده شدن برای عمل جراحی بود،به مجرم خطرناکی می مانست که برای اعدام آماده می شود.»

بهترین کاری که جراح می توانست برای کم شدن درد عمل جراحی انجام دهد،این بود که کارش را با سرعت تمام کند،برای نمونه،جراحی در دهه 1830 میلادی،ادعا می کرد که می تواند پا را از مفصل ران در عرض نود ثانیه قطع کند،اما جراحی که به سرعت کار می کرد،نمی توانست دقیق باشد،جراحی هایی که امکان انجام سریع آنها وجود نداشت،در واقع غیر ممکن بودند.

اما بی هوشی تهدید درد را از میان برداشت.

اولین گام در راه جراحی بدون درد،در حوالی سال 1800 میلادی برداشته شد،هنگامی که چندین مرد جوان بریتانیایی از جمله “همفری دیوی” (که بعدها شیمیدان مشهوری شد) مشغول آزمایش با گازهای مختلف بودند.

دیوی متوجه شد که وقتی یکی از این گازها به نام “اکسید نیترو” را استنشاق می کند،احساس سرگیجه و سیاهی رفتن چشم ها به او دست می دهد،به علاوه،درد زخمی که همان ایام برداشته بود،نیز ساکت می شود،او هنگام نوشتن نتایج آزمایش هایش این نکته را مطرح کرد:

«شاید بتوان اکسید نیترو را در حین عمل های جراحی به کار برد.»

اما هیچ کس به این نظر او اهمیتی نداد،ولی سخن در مورد اثرات لذت بخش گاز اکسید نیترو همه جا منتشر شد و بعضی از جوانان در بریتانیا و ایالات متحده،آنچه را که “گاز خنده آور” نامیده می شد،تهیه و نگهداری می کردند.

گاهی اوقات در میهمانی هایی که از این گاز خنده آور استفاده می شد،به جای اکسید نیترو “اِتِر” استنشاق می کردند،هر دو ماده به بخش هایی از نمایش داروفروشان دوره گرد تبدیل شدند که این گازها را به افراد داوطلب می دادند،کسانی که این گازها را استنشاق می کردند،در مقابل چشمان بینندگان روی صحنه کارهای احمقانه و خنده دار انجام می دادند.

این حقه بازی نیست

احتمالا اولین نفری که برای رفع درد در حین جراحی از این گازها استفاده کرد “کراوفورد لانگ” پزشک اهل “جورجیا ” (ایالتی در جنوب شرقی ایالات متحده آمریکا) بود،در سال 1842 میلادی،او به مرد جوانی به نام “جمیز وِنابِل” قبل از جراحی یک غده در گردنش،گاز اتر داد تا استنشاق کند،لانگ قبل از چندین عمل جراحی دیگر هم به بیمارانش اتر داد،اما او تا سال 1849 میلادی،در مورد روشش هیچ توضیحی نداد،ولی در آن زمان دیگران هم به فواید استفاده از بی هوشی پی برده بودند.

در سال 1844 میلادی “هوراس وِلز” که در “هارتفورد” (شهری در شمال شرقی ایالات متحده آمریکا که مرکز ایالت کنِتیکت نیز می باشد) به دندان پزشکی اشتغال داشت،گاز اکسید نیترو را برای اولین بار در بساط یک داروفروش دوره گرد دید،یکی از آشنایان ولز داوطلب مصرف این گاز بر صحنه نمایش شد،او روی صحنه سقوط کرد و پایش جراحت بدی برداشت،او بعداً به ولز گفت،تا هنگامی که اثر گاز از بین نرفته بود،در ناحیه پارگی هیچ ناراحتی احساس نکرده،ولز که کنجکاو شده بود،گاز اکسید نیترو را از مرد داروفروش گرفت و پس از استنشاق آن یکی از دندانهای خودش را کشید،او در حین این کار هیچ دردی حس نکرد و در پایان با خوشحالی فریاد کشید:

«دوران جدید کشیدن دندان آغاز شد.»

ولز از یک جراح اهل “بوستون” (شهری در شمال شرقی ایالات متحده آمریکا که مرکز ایالت ماساچوسِت است) به نام “جان وارِن” خواست تا به او اجازه دهد اثر گاز اکسید نیترو را در هنگام کشیدن دندان یکی از بیمارانش به او نشان دهد،وارن این امکان را به ولز داد تا اثر دارو را در مقابل گروهی از دانشجویان پزشکی در بیمارستان عمومی “ماساچوست” در اوایل سال 1845 میلادی،نشان دهد،اما متاسفانه بیمار به قدر کافی گاز استنشاق نکرده بود و با آغاز عمل کشیدن دندان،فریادش بلند شد،دانشجویان با فریاد و استهزاء ولز را از اتاق بیرون انداختند.

کسی که بالاخره موفق شد بی هوشی را به دنیای جراحان معرفی کند،دندان پزشک دیگری به نام “ویلیام مورتون” بود،مورتون که از دوستان ولز بود،به جای اکسید نیترو با اتر کار می کرد،او اتر را ابتدا روی خودش و سپس یکی از بیمارانش و سگش آزمود،او نیز از وارن خواست تا به او اجازه دهد کارش را به نمایش بگذارد،هرچند وارن و دانشجویانش بعد از ناکامی ولز،با سوء ظن به این کار نگاه می کردند.

در شانزدهم اکتبر سال 1846 میلادی،مورتون با موفقیت از اتر استفاده کرد،او توانست در طول عمل جراحی بیرون آوردن تومور گردن،که توسط وارن صورت گرفت،بیمار را بخواباند.

در پایان عمل جراحی،جراح شگفت زده اعتراف کرد:

«آقایان…این دیگر حقه بازی نیست.»

شهرت این روش جدید،به سرعت به اروپا رسید و جراحان،هم در اروپا و هم در ایالات متحده،خواهان استفاده از این روش بودند.

“اولیور وندل هولمز” پزشک و نویسنده آمریکایی،این نوآوری را “آنِستِزی” نامید که در زبان یونانی به معنای نبود احساس (بی هوشی) است.

“یوزف وایگر” پزشک اتریشی،در اواسط قرن نوزدهم،مدت کوتاهی بعد از معرفی روش بی هوشی،چنین نوشت:

«این بزرگترین کشف قرن ماست،از این نظر می گویم بزرگترین اکتشاف،زیرا اگر کشتی های بخار و تلگراف الکتریکی هم اختراع نشده بودند،باز هم می توانستیم آرزوهایمان را برآورده سازیم،اما اهمیت پیشگیری از بروز درد در حین جراحی را فقط کسانی درک می کنند که،انجام جراحی ها را بدون اِعمال بی هوشی شاهد بوده اند.»

داروهای جدید بی هوشی

مدت کوتاهی بعد از نمایش موفق مورتون “جیمز سیمپسون” مامای اهل اسکاتلند،متوجه شد که ماده ی سومی به نام “کلروفرم” نیز داروی خوبی برای ایجاد بی هوشی است،کلروفرم نیز مثل اتر،گازی بود که به صورت استنشاقی استفاده می شد،به این ترتیب که محلول به وسیله ی ماسک روی صورت بیمار قرار می گرفت و گاز کلروفرم از آن متصاعد می شد،سیمپسون متوجه شد،کلروفرم نسبت به اتر بوی بهتری دارد و بیمار را هم کمتر دچار بی قراری می کند،او اظهار کرد که می توان کلروفرم را در حین زایمان به زنان داد تا روند دردناک زایمان،بدون درد شود.

بعضی از رهبران مذهبی،استفاده از بی هوشی را در هنگام زایمان مردود می دانستند،زیرا استدلال می کردند که در انجیل گفته شده،زنان باید هنگام تولد فرزندشان رنج ببرند،اما هنگامی که “ملکه ویکتوریا” (ملکه پادشاهی بریتانیا در سالهای 1837 تا 1901 میلادی) موافقت کرد طی تولد فرزند هفتمش،در سال 1853 میلادی،بی هوش شود و پس از آن از این تجربه با رضایت و احترام سخن گفت،دیگر استفاده از بی هوشی در حین زایمان متداول شد.

بی هوشی طی جراحی های بزرگ،بی گمان یک عطیه الهی به حساب می آمد،که ترس از جراحی را بسیار کم کرد و باعث رضایت بیماران شد.

چون بی هوشی در برخی موارد،می توانست برای بیماران خطرناک باشد،استفاده از آن برای جراحی های کوچک،پذیرفتن غیرضروری خطرهای احتمالی بود،به همین دلیل پژوهشگران به دنبال داروهایی بودند که بتوان از آنها برای بی حسی موضعی استفاده کرد،در سال 1884 میلادی،یک چشم پزشک اتریشی،به نام “کارِل کولِر” متوجه شد که مخلوطی به نام “کوکائین” می تواند در حین جراحی چشم،سبب بی حسی شود،کوکائین از گیاهی به نام “کوکا” در آمریکای جنوبی گرفته می شد و کشف این خاصیت در این ماده توسط کولر باعث شد تا او را “کوکاکولر” بخوانند،پس از آن داروهای دیگری که آنها را (بی حس کننده های موضعی) می نامیدند،ساخته  و به بازار عرضه شدند،مانند “پریلوکائین” و “لیدوکائین”.

به هر صورت این کشفیات،باعث نجات جان بیماران بسیاری شد و در تمام شاخه های پزشکی تحولاتی بنیادین پدید آورد،تحولاتی که هم کار پزشکان را آسانتر کرد و هم موجبات راحتی و تسکین بیماران را فراهم آورد.

کشف داروهای بیهوشیبیهوشی در عصر حاضرداروهای بیهوشی

 

 

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,