باران عشق_اشعار زیبای پارسی_قسمت سوم
مهر 25, 1401
از جان برون نیامده جانانت آرزوست زنار نابریده و ایمانت آرزوست بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند موری نهای و ملک سلیمانت آرزوست موری نهای و خدمت موری نکردهای وآنگاه صف صفهٔ مردانت آرزوست فرعونوار لاف اناالحق همی زنی وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست چون کودکان که دامن خود اسب کردهاند دامن سوار کرده […]