باران عشق_اشعار زیبای پارسی_قسمت دهم
اسفند 9, 1402
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر در آفاق گشادهست ولیکن بستهست از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر از من ای خسرو خوبان تو نظر بازمگیر گرچه در خیل تو بسیار به از ما […]