تاریخچه تلویزیون

ما هم تلویزیون داریم
شاید به نظر عجیب برسد،اما در دهه ی ۳۰ میلادی که برنامه های تلویزیونی تازه آغاز شده بود،هیچ کس تصور نمی کرد طرفداران چندانی پیدا کنند،کیفیت تصویر تلویزیون در مقایسه با سینما بسیار پایین بود و در ضمن کنترلچی بلیط هم در اطراف نبود که شکلات و بستنی بفروشد.

جان لوگی بِرد (زاده ۱۴ اوت ۱۸۸۸ – مرگ ۱۴ ژوئن ۱۹۴۶) مهندس و مخترع بریتانیایی تلویزیون و نخستین پخش رنگی برنامه‌های تلویزیونی الکترونیکی بود. تلویزیون الکترومکانیکی که جان برد اختراع کرد،نهایتاً توسط ولادیمیر زورکین و فیلو فارنزورث تکامل داده‌ شده و به تلویزیون کاملاً الکترونیکی تبدیل شد.

جان لوگی برد،مخترع تلویزیون

موفقیت‌های جان لوگی برد در توسعه فناوری پخش برنامه‌های تلویزیونی و سینمایی رنگی،جایگاه ویژه‌ای در تاریخ تکامل تلویزیون به وی اعطا کرده‌ است.

در دهه ی ۵۰ میلادی تلویزیون آمریکا شروع به تولید و پخش فیلمهای کمدی وسترن و حادثه ای کرد که بینندگان زیادی را در سراسر جهان جذب کرد؛سایر کشورها نیز با استفاده از همان الگوهای نمایشی تلویزیون آمریکا،برنامه هایی با توجه به سلیقه ی بینندگان خود تهیه کردند،در سالهای دهه ی ۶۰ دیگر تلویزیون به بخش مهمی از زندگی خانواده های غربی و حتی قشر کم درآمد جامعه تبدیل شده بود،تلویزیون یکی از کالاهای مصرفی اصلی جهان شده بود که هر کس در آرزوی داشتن آن به سر می برد.

تلویزیون هم اکنون بخش جدایی ناپذیر هر خانه ای است

به فکر وادارتان می کند،نه؟
تلویزیون از نظر پخش فیلم های مستند و برنامه های زنده از سینما پیشی گرفت،سینماها قبل از نمایش فیلم اصلی به پخش اخبار روز،فیلم های کوتاه مربوط به وقایع جهان یا اخبار برداشت محصول زیتون در مراکش با صدای یک راوی و چیزی شبیه به نوای موسیقی می پرداختند،تماشاچیان که به قصد دیدن فیلم اصلی به سینما می رفتند به اجبار روی صندلی خود می نشستند و قبل از شروع فیلم تمام آنها را تماشا می کردند.
از طرف دیگر تلویزیون قابلیت ضبط و پخش برنامه های استودیویی را داشت،با افراد سرشناس مصاحبه می کرد و پاسخ های آنان را نقد می نمود؛بعضی از این مجریان برنامه ها به شخصیت های معروفی در حرفه ی خود تبدیل شدند،برنامه های میزگرد و مصاحبه با چهره های سرشناس،کمک کرد تا این وسیله ی جدید ارتباط جمعی،هیجان انگیزتر و جسورانه تر به نظر برسد.

اگر تلویزیون نشان ندهد پس حقیقت هم ندارد
قبل از رواج تلویزیون،مردم تنها با رفتن به سینما یا از طریق مطبوعات،در جریان اخبار دنیا قرار می گرفتند،آنانی که متعلق به دوران پس از سال ۱۹۴۵ بودند،اخبار جهان را از تلویزیون تعقیب می کردند،بعضی از وقایع مهم دنیا در نیمه ی دوم قرن بیستم،مثل ترور کِنِدی(سی و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده که در سال 1963 ترور شد)،جنگ ویتنام،قدم گذاشتن انسان بر ماه یا حمله ی تروریست ها به بازیهای المپیک مونیخ همه از تلویزیون پخش شد.

گاهی تلویزیون در وقوع حوادث نقش عمده ای داشته است،خوان کارلوس پادشاه اسپانیا و بوریس يلتسين رئیس جمهور روسیه،با حضور به موقع در تلویزیون و دعوت مردم به مقابله با توطئه گران،موفق به جلوگیری از کودتاهای نظامی در کشور خود شدند؛سیاستمداران در این مورد که اخبار تلویزیونی مربوط به جنگ ویتنام،نقش مؤثری در مخالفت مردم آمریکا با ادامه جنگ داشته است،اتفاق نظر دارند،در نیمه ی دوم قرن بیستم بسیاری از مردم برنامه های خبری تلویزیون را عین واقعیت می دانستند.

تلویزیون مخاطبان زیادی در تمام سنین دارد

بعضی از دولتمردان خیلی زود به قدرت این رسانه جدید پی بردند،کندی و دشمن او فیدِل کاسترو،رهبر کوبا،هر دو برای تلویزیون ساخته شده بودند،سیاستمداران قدیمی تر واکنشهای متفاوتی درباره ی تلویزیون داشتند،شارل دوگل،رئیس جمهور فرانسه،در مقابل دوربین تلویزیون بسیار تأثیر گذار بود،چِرچیل هم یک بار این کار را امتحان کرد که فوق العاده ناموفق بود و هرگز ادامه نداد،تا پایان قرن،دیگر سیاستمداری نبود که بدون حضور موفق در تلویزیون انتظار پیروزی در اهدافش را داشته باشد.
بعد از تنفس برمی گردیم
یکی از ابتکارات تلویزیون آمریکا،پخش آگهی های تبلیغاتی در بین برنامه ها بود،کار تبلیغات به هنر ظریف اجتماعی تبدیل شد،آگهی دهندگان،ابتدا گروه های مختلف بینندگان تلویزیون و برنامه های مورد علاقه ی آنان را شناسایی می کردند تا کالاهای خود را بدون واسطه به آنها عرضه کنند؛بعضی از شعارهای تبلیغاتی در کمال نکته سنجی و بسیار هوشمندانه طراحی می شدند.

تأثیر آگهی های تجاری به قدری در حرفه ی تجارت زیاد بود که آگهی دهندگان با کمال میل حاضر به پرداخت مبالغ هنگفتی به هنرمندان مشهور،تنها برای خواندن یک یا دو سطر و یا حتی گفتن یک یا دو کلمه در یک آگهی تبلیغاتی بودند،هنرمندان عاشق تبلیغات هستند.

آگهی دهندگان حاضرند مبالغ هنگفتی را برای تبلیغات در تلویزیون بدهند

وجود تلویزیون در نیمه ی دوم قرن بیستم،کمک زیادی به گسترشِ فرهنگی مشترک در سراسر دنیا کرد،مردم شبیه یکدیگر لباس می پوشیدند،به یک نوع موسیقی گوش می دادند و در تمام دنیا یک برنامه را تماشا می کردند؛پس می توانیم ادعا کنیم که تلویزیون دنیا را به مکان کوچکتری تبدیل کرد،از یک طرف هم گاهی مردم تلویزیون را در کمرنگ شدن فرهنگ و روش های سنتی زندگی مقصر می دانستند.
در دو دهه ی ۸۰ و ۹۰ میلادی،مجریان تلویزیون برنامه های خود را از طریق ماهواره ها اجرا می کردند،کانالهای ماهواره ای تلویزیون به خانه های مردم در کشورهای مختلف راه یافتند و به همین دلیل تلویزیون ماهواره ای به رسانه ای قدرتمند تبدیل شد،اِسکای یکی از شرکت های تلویزیون ماهواره ای پیشرو بود که به روپرت مورداک میلیاردر استرالیایی تبار تعلق داشت،مورداک،امپراتوری مطبوعات را در بریتانیا،استرالیا و ایالت متحده آمریکا برپا کرد،او در دهه ی ۸۰ میلادی از طریق اسکای،سعی در تشویق چین به بازتر کردن درهای خود به روی جهانیان کرد،بسیاری از مردم معتقد بودند و هنوز هم هستند که قرار گرفتن چنین قدرت و نفوذی در دستان یک مدیر تلویزیون کار عاقلانه ای نیست.

پیشرفت وسایل ارتباط جمعی در قرن بیستم،غولهای رسانه ای را از هر زمان دیگر در تاریخ قدرتمندتر کرد.

تکنولوژی ساخت تلویزیون نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است

به عقیده ی بعضی،وسایل ارتباط جمعی همچون تلویزیون،ایمیل و اینترنت،در واقع هرم های دموکراسی و قدرت هستند که مردم سراسر جهان را قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر می کنند و منابع وسیع اطلاعاتی را قابل دسترس می سازند؛چیزی که تا چند سال قبل غیر قابل تصور بود،بعضی دیگر بر این باورند که اینها همه به معنای کنترل بیشتر عقاید و اطلاعات مردم از طرف شرکت های چندملیتی و بیش از هر زمان دیگر است.

تلویزیون سرگرمی بسیاری از مردم است